دلایل مهمی برای لبخندزدن

تأثیر لبخند  بر مغز

عمل خندیدن سبب فعال کردن پیام‌رسان‌های عصبی می‌شود که برای سلامتی و شادی مفید هستند. خندیدن سبب آزاد شدن نوروپپتیدها می‌شود که مأموریت‌شان، مبارزه با استرس است.

نوروپپتیدها مولکول‌های کوچکی هستند که به نورون‌ها مجوز برقراری ارتباط می‌دهند. این مولکول‌ها زمانی‌که ما خوشحال، غمگین، عصبانی، افسرده و هیجان‌زده هستیم، پیام‌رسانی به کل بدن را تسهیل می‌کنند. انتقال‌دهندگان عصبیِ احساسات خوب (دوپامین، اندورفین‌ و سروتونین‌) همگی زمانی که لبخند می‌زنید آزاد می‌شوند. این آزادسازی نه تنها به بدن آرامش می‌دهد، بلکه می‌تواند ضربان قلب و فشار خون را نیز پایین بیاورد.

اندورفین‌ها همچنین به عنوان یک مسکن طبیعی درد عمل می‌کنند، ۱۰۰ درصد طبیعی، بدون هیچ‌ یک از عوارض جانبی ترکیب‌های ساختگی.

در نهایت، سروتونینی که به واسطه‌ی‌ لبخند ملیح شما آزاد می‌شود، به عنوان یک عامل ضدافسردگی و سرحال کننده عمل می‌کند. امروزه بسیاری از داروهای ضدافسردگی‌ نیز بر سطوح سروتونین در مغز شما اثر می‌گذارند، اما چرا به‌واسطه‌ی لبخند خودتان سبب آزاد شدن این انتقال‌دهندگان عصبی نشوید!؟

تأثیر لبخند  بر بدن

لبخند که می‌زنید، خوش‌چهر‌ه‌تر می‌شوید و طرز برخورد دیگران هم با شما عوض می‌شود. مردم به شما به عنوان یک فرد جذاب، قابل‌اطمینان، آرام و صادق نگاه می‌کنند. طبق تحقیقی که در مجله‌ی Neuropsychologia به چاپ رسید، دیدن یک چهره‌ی خندان، قشر پیشین حدقه‌ای (orbitofrontal cortex) را فعال می‌کند، بخشی از مغز شما که پاداش‌های احساسی را پردازش می‌کند.

 این یافته حاکی از آن است که وقتی شما لبخند فردی را می‌بینید، در واقع احساس می‌کنید پاداشی دریافت کرده‌اید.

در راستای این تحقیق، یافته‌های محققان آزمایشگاه تحقیقی چهره از دانشگاه آبردین، اسکاتلند در سال ۲۰۱۱ نیز گویای این حقیقت است.

 در این تحقیق، از داوطلبان خواسته شد به لبخند و جذابیت چهره‌هایی که می‌بینند، نمره بدهند. آنها دریافتند که هم زنان و هم مردان، بیشتر مجذوب چهره‌ی افرادی می‌شوند که ارتباط چشمی برقرار می‌کنند و لبخند می‌زدند تا کسانی که این دو کار را نمی‌کنند. اگر باور ندارید، همین حالا با چهره‌ای خندان بیرون بروید تا ببینید چند نفر را مجذوب خودتان می‌کنید. هنوز هم همان لبخندی را که خواستم بر لب دارید یا نه؟

تأثیر لبخند بر دیگران

لبخند واقعا مُسری است. آن بخش از مغز شما که مسئول حالت چهره‌ی شما هنگام لبخند زدن یا تقلید لبخند دیگران است، در قشر حلقوی مخ قرار دارد، یا به عبارتی ناحیه‌ی واکنش خودکار و ناخودآگاه.

در تحقیقی که در کشور سوئد انجام شد، به داوطلبان تصاویری از احساسات متعدد را نشان دادند: شادی، خشم، ترس و شگفتی. زمانی که تصویر یک فرد خندان به آنها نشان داده می‌شد، از آنها خواسته می‌شد، اخم کنند. نتیجه این بود که حالات چهره‌ی افراد، مستقیما در پی تقلید همان تصویری بود که می‌دیدند.

 مقاومت در برابر تقلید نکردن از لبخند، نیازمند تلاش آگاهانه‌ی داوطلبان بود. بنابراین، اگر به کسی لبخند می‌زنید، منتظر لبخند فرد مقابل هم باشید، چون لبخند شما مسری است و نمی‌توان در برابر آن مقاومت کرد. اما اگر فرد مقابل لبخند نزد، بدانید که برای لبخند نزدن به شما، تلاش آگاهانه‌ای کرده است.

اگر به این یافته‌ها یک نگاه کلی بیندازیم، درمی‌یابیم هر بار که به فردی لبخند می‌زنیم، مغز آن فرد او را به خندیدن وسوسه می‌کند. شما با لبخندتان، یک رابطه‌ی هم‌زیستی ایجاد می‌کنید که به شما و فرد مقابل اجازه می‌دهد: مواد شیمیایی وابسته به احساسات خوب را در مغزتان آزاد کنید، مراکز پاداش را در مغزتان فعال کنید، هر دو جذاب‌تر شوید و شانس طول عمر بیشتر و زندگی سالم‌تر را بالا ببرید.

مشاور خانواده آنلاین

زن ها عاشق توانایی های بالقوه یک مرد می شوند .

زن ها عاشق توانایی های بالقوه یک مرد می شوند .

داشتن رابطه ای سالم با یک مرد به معنای عشق ورزیدن به کسی است که در زمان می باشد، نه عشق ورزیدن به کسی که در آینده به آن تبدیل خواهد شد.

زنان عاشق پتانسیل های یک مرد می شوند؟

زنان با احساس مسئولیت نسبت به کمک به دیگران از توجه به زندگی خود باز می مانند و از روبرو شدن با کاستی های خود سرباز می زنند.

با مفید بودن، صبور بودن و مهربان بودن برای دیگران احساس خوبی نسبت به خود پیدا کرده و در نتیجه در رابطه ی با خود احساس برتری می کنند.

هنگامی که برخلاف انتظار شان،  در رابطه با مردان شکست خورده و آن طور که تصور می کردند نقشه هایشان درست از آب در نمی آیند، احساس شکست کرده و خود تنبیهی کنند .

زنان از روی غریزه دوست دارند همه ی موارد را سرو سامان بدهند. آنها همواره دوست دارند خانه، محل کار و یا هر جا و هر مورد نامرتب را مرتب کنند. این به نوعی نشان دهنده ی اشتیاق و نیاز درونی آنها به خلاقیت است و برایشان بسیار طبیعی است. برای یک زن دشوار است که نخواهد وضعیتی را اصلاح کند.

علائم هشدار دهنده ای که نشان می دهد شما عاشق پتانسیل های یک مرد شده اید :

  • ⋅هرچند ماه یک بار به خودتان می گویید، مردتان به وقت بیشتری احتیاج دارد تا خود و زندگیش را سرو سامان بدهد.
  • به خود می گویید، هرگز کسی به اندازه ی کافی همسرم را دوست نداشته تا او بتواند تغییر کند. من همان کسی هستم که آنقدر به او عشق خواهم ورزید، تا بالاخره تغییر کند.
  • احساس می کنید هیچ کس دیگری مردتان را به خوبی شما درک نمی کند.
  • برای دوستان و اعضای خانواده تان به خاطر بدرفتاری و شکست های همسرتان عذر و بهانه می آورید.
  • احساس می کنید نمی توانید ترکش کنید، چرا که این کار احساس حقارت و بی ارزشی او را تأیید کرده و در نتیجه هرگز تغییر نخواهد کرد.
  • خود را متقاعد می سازید، گرچه عشقی را که از او می خواهید دریافت نمی کنید، اما بواسطه ی دریافت موارد دیگر ارزشش را دارد.

چگونه به این الگو خاتمه دهیم؟

۱- برای التیام بخشی از این الگوی دردناک  انرژی های خلاقتان را ابتدا متوجه زندگی وشغل خود کنید، از زندگی و شغل مرد زندگیتان و رؤیاها و اهدافتان لیستی تهیه کنید و برنامه های واضح و مشخصی برای رسیدن به آن ها ترتیب دهید.به این برنامه ریزی بچسبید و از خروجی های جانبی آن آگاه باشید.قبل از شروع هر رابطه ای، اهداف و خواسته هایتان را مشخص کنید، تا این که آن ها در درجه ی اول اهمیت قرار گیرند.

۲-از مواردی که در زندگی شخصی تان به بهانه ی نجات مردان از آن روی گردان هستید، لیستی تهیه کنید.شاید ندانید با نجات مردان زندگیتان از چه تعداد از احساسات، عواطف و چالش های زندگی خودتان روی گردان بوده اید.تهیه این لیست، کمک خواهد کرد که روی این نواحی از زندگیتان تمرکز کنید.

۳- مرد زندگی شما باید بتواند مسئولیت سروسامان دادن به زندگیش را خود به عهده بگیرد، به طوری که مجبور نباشید مدام به جای او کار کنید.اشکالی ندارد به همسرتان در تغییراتی که مایل به انجام آن است، کمک کنید. هنگامی که دو نفر یکدیگر را واقعاً دوست دارند، توانایی بالقوه آن ها به بالفعل تبدیل می شوند، اما نکته ای که در این جا اهمیت دارد، این است که حتماً به مانند یک تیم کار کنید و مردتان نیز به همان اندازه ی شما متعهد به کار کردن بر روی خود و رشد شخصیش باشد.

در این جا پیشنهادم این است که در ابتدای یک رابطه، از اهداف شخصی مرد زندگیتان و برنامه هایی که برای رسیدن به آن ها در نظر دارد، آگاه شوید. ممکن است در این بین دریابید که او برخلاف شما علاقه ای به احساسی تر و عاطفی تر بودن ندارد و سعی در ابراز احساسات و عواطفش نمی کند و همچنین علاقه ای به رشد در این زمینه ها را نیز ندارد، آن گاه در می یابید که او بدرد شما نمی خورد، اما برعکس، اگر چنین ادعا کرد و در همان نواحی که برای او زمینه های رشد می بینید او نیز مایل به رشد می باشد، به او وقت، عشق و حمایتی که لازم دارد را بدهید و سپس هر چند ماه یک بار او را ارزیابی کنید.اگر پیشرفت و یا تغییری احساس نمی کنید، در این رابطه صحبت کرده و دلایل این که چرا تغییری نکرده است را از او بپرسید. به خاطر داشته باشید، اعمال هر کس به مراتب با صدای بلندتری از گفته هایش حرف می زند.

مشاوره آنلاین خانواده

با این نشانه ها از ازدواج منصرف شوید

با این نشانه ها از ازدواج با نامزد منصرف شوید

وقتی با کسی آشنا می شوید و قرار می گذارید تا درباره ازدواج صحبت کنید، نشانه‌های زیادی وجود دارد که به شما شناخت کافی می دهد و باعث می شود به نتیجه برسید که باید با او ازدواج کنید یا نه.

همه ما وقتی با فرد جدیدی آشنا می‌شویم کمی تغییر می‌کنیم. برای اینکه نامزدمان یا فردی که برای ازدواج به شما معرفی شده، ممکن است رویه هایی را در زندگی تان عوض کند.

وقتی مجبورید کلا تغییر کنید

مثلا به جای کتاب خواندن، وانمود کنید که به فیلم دیدن علاقمندید. وانمود کنید که فوتبال دیدن را دوست دارید یا نوع پوششی که او می پسندد، مورد علاقه شما است. تغییرات کوچک و کم اهمیت شاید به شما آسیب نزند اما مشکل زمانی ایجاد می‌شود که متوجه شوید برای راضی کردن او باید هسته وجودی خودتان را تغییر دهید. اگر می‌بینید مجبورید ارزش‌ها، اعتقادات و حتی طرز لباس پوشیدنتان را بخاطر طرف‌مقابلتان تغییر دهید، بدانید که مشکلی وجود دارد.

 درباره اش بد می گویند

وقتی همه دوستان و خانواده‌تان با فرد موردنظر شما راحت نیستند و تصور می‌کنید که او را به اندازه شما نمی‌شناسند، یا فکر می کنند تناسب کافی ندارید، بهتر است به جای پافشاری کردن، کمی به حرف هایشان دقیق شوید. اغلب، اطرافیان چیزهایی را می بینند که شما نمی بینید.

 همیشه انتقاد و گله و شکایت

اگر به شما دید منتقدانه دارد و با این کار اعتمادبه‌نفس شما را کاهش می‌دهد، ضرورتی ندارد به ازدواج با او فکر کنید. کسی که تا این حد به حرمت نفس شما بی‌توجه است یا شما را قبول ندارد چرا باید همسر شما باشد؟

به او شک دارید

تازمانی که شک و تردید درمورد اینکه طرفتان کجاست و چه می‌کند در ذهنتان باشد، هیچوقت نمی‌توانید با هم کنار بیایید. شما کارآگاه نیستید اما مطمئناً وقتی قضیه بودار می‌شود می‌فهمید.

 او همیشه تصمیم می گیرد

فقط وقتی همدیگر را می‌بینید که طرفتان امکانش را داشته باشد و برای صحبت به جایی می‌روید که او می‌خواهد و از قبل برنامه ریزی کرده. قرار خواستگاری و ارتباط با خانواده تان را فقط او می‌گذارد و نظر شما چندان اهمیتی ندارد. مجبورید هر جایی که او می‌خواهد حضور داشته باشید. اگر این طرفتان است که همه تصمیمات را می‌گیرد و شما فقط از او متابعت می‌کنید، بهتر است جدی تر روی این ازدواج فکر کنید.

نگاه جنسی بر همه چیز غالب است

ازدواج نباید فقط برمبنای ارتباط جنسی باشد اما رابطه جنسی بخشی از آن است. اگر احساس می‌کنید او از لحاظ تمایلات جنسی با شما تفاوت بسیاری دارد، یا زیادتر از حد لازم درباره مسایل جنسی صحبت می‌کند و دغدغه آن را دارد، اگر در هر چیزی ردپایی از نگاه جنسی وجود دارد، پیش مشاور بروید.

 تضاد درونگرایی و برونگرایی

این که یکی از شما درونگرا و دیگری برونگرا است، می تواند خطرساز باشد. مثلا شما شدیدا به دنبال زمانی هستید که بتوانید تنها باشید. اما او مدام از این شکایت می‌کند که وقت کمی را با هم می‌گذرانید.

 خودتان را مسئول خوشبختی او می‌دانید

به محض اینکه احساس کردید طرفتان برای ایجاد تعادل احساسی خود شدیدا به شما و فقط به شما، تکیه کرده است، زنگ هشدارتان باید به صدا دربیاید. طرفتان چه غرق در ناامیدی باشد چه خشم، کاری می‌کند که احساس کنید شما مقصرید و این وظیفه شماست که او را از این وضعیت بیرون بیاورید. هرچه که برای درست کردن این اوضاع می‌گویید یا انجام می‌دهید، اشتباه است و باعث بدتر شدن حال طرفتان می‌شود که البته تقصیر شماست. چنین نوع ارتباطی سم است و باید بلافاصله از آن بیرون بیایید.

 کنترلگر است

این می‌تواند مهمترین علامت هشدار باشد. اگر احساس می‌کنید که طرفتان می‌خواهد زمانی که با خانواده و دوستانتان می‌گذرانید، مسائل مالی شما، انتخاب‌هایتان برای لباس پوشیدن یا نوع روابط و شغل و… شما را کنترل کند، باید آن را خیلی جدی بگیرید.

 هنوز از ازدواج مطمئن نیستید

شاید به خاطر تجربیات تلخ قبلی هر کدام از شما باشد یا به خاطر عدم تمایل درونی‌تان. اما زمانی که مرتب تردید دارید که آیا الان وقت ازدواج است یا نه، باید به طور جدی از پیش رفتن در یک رابطه آشنایی جلوگیری کنید و با احساسات دیگران بازی نکنید .

مشاور آنلاین

جمله های جادویی برای افزایش اعتماد به نفس کودکان

  • جمله  های جادویی برای افزایش اعتماد به نفس کودکان
  •  به تو افتخار می کنم.
  • بکار بردن صفات مثبت. خدایا تو چقدر … هستی.
  • از تو ممنون هستم.
  •  امشب غذایی رو میپزم که دوستش داری.
  •  امشب می خواهم فقط وقتم را با تو بگذرانم. چه کاری دوست داری که انجام بدهیم؟
  •  من تو را می بخشم. و دیگر این موضوع را مطرح نمی کنم. باشه؟
  •   ببخشید عزیزم. می توانی من را به خاطر کاری که کردم ببخشی؟
  •  حضور او در جمع خانواده را مهم بدانید. مثلا بگویید «وقتی خدا تو رو به ما داد، می دانست ما چه چیزی در زندگی احتیاج داریم»
  •    من به تو اعتماد دارم.
  •  حرفت را باور می کنم.
  • به تو افتخار میکنم. حتی با اینکه این بار اشتباه کردی  همچنان به تو افتخار می کنم.
  •  می دانم که اخیرا خیلی رو در رو حرف نزده ایم. اما میخواهم بدانی که تو را قبول دارم. حتی اگر با تو موافق نباشم. و سعی می کنم برای بهتر شدن رابطه بین ما تلاش کنم تا هر دو بتوانیم دیگری را خوب درک کنیم.
  •  تو واقعا داری مرد / خانم می شوی. نمی توانم بگویم چه قدرهیجان انگیز است!
  •  برایت فلان چیز را گرفته ام.ببین می پسندی ؟
  •  از توانایی های او در یک موضوع خاص تعریف کنید. اخیرا دیده ام که در فلان چیز خیلی پیشرفت داشته ای. درست مثل فلان کاری که انجام می دادی.
  •  تو را در فلان چیز تحسین می کنم. خیلی چیزا از تو در این زمینه می‌توانم یاد بگیرم.
  •   انتخاب بسیار هوشمندانه ای بود. تو خلاقانه فکر یا  عمل کردی. 
  •   می دانم که چقدر در فلان قضیه اذیت شدی. من واقعا متاسفم. نمی‌دانم چه قدر تحمل این موضوع برایت دشوار است ولی می دانم که لحظات سختی داشته ای.
  •  تو همیشه فرزند من هستی و من  دوستت دارم حتی اگر گاهی اشتباه کنی.
  •  برو تا فردا صبح بخواب و استراحت کن. فکر چیزی نباش.
  •  فکر نمی کردم بتوانی فلان کار را انجام بدهی. واقعا من را تحت تاثیر قرار دادی.
  •   نظرت درمورد فلان چیز چه است؟
  •  بکار بردن صفات خوب در مورد پدر او. من پدرت را خیلی دوست دارم. او واقعا فوق العاده است.
  •  دوست دارم وقتم را با تو بگذرانم.
  •   خیلی خوشحالم که الان خانه هستی.
  •  دوست دارم فلان کار را با تو انجام بدهم.
  •  تو یکی از بهترین هدایایی هستی که خدا به من داده. واقعا خوشحالم خدا تو را به من داده!
  • وقتی با تو هستم احساس غرور خاصی می کنم.
  •  خیلی خوب از عهده فلان کار برآمدی.
  •  غذای مورد علاقه ات را درست کرده ام.
  • مطمئن هستم که خدا از هر دوی ما مراقبت می کند. او همیشه این کار را کرده است. بیا باهم از او بخواهیم و دعا کنیم.
  •  با لطف و کمک خدا، من و پدرت هرگز و هرگز از هم جدا نخواهیم شد.
  •  فلان لباس چه قدر به تو می آید.
  • من تو را همان طور که هستی دوست دارم. می دانم شاید خودت خیلی از خودت راضی نباشی ولی خداوند دقیقا می دانسته که تو را چگونه بیافریند. و من هم تو را همان طور که او آفریده دوست دارم و دلم نمی خواهم تو جور دیگری بودی.
  • اگر من جای تو بودم، همین حس را داشتم.
  •  می توانی صدای موزیکی که گوش می دهی را کمی بلند کنی؟
  • – خیلی در فلان کار مرتب و منضبط هستی.
  • فلان کاری که کردی واقعا شجاعانه بود.
  •  حس می کنی که تو را درکت می کنم؟
  • اگر چیزی را بخواهی در من به عنوان مادرت (پدرت) تغییر بدهی، چه چیزی خواهد بود؟
  • واقعا در فلان زمینه استعداد خوبی داری.
  • بیا باهم بریم به مادربزرگ و پدربزرگ سر بزنیم.
  • تماشای بزرگ شدن تو واقعا جالب است.
  • فقط می خواستم بدانی که من برایت دعا می کنم.
  • دلم برایت تنگ شده ولی خوشحالم که دارد به تو خوش می گذرد.
  •  واقعا وقتی خودت هستی من را خوشحال تر می کنی.
  • خیلی دوستت دارم.
  • دوستت دارم ، یک جمله جادویی است . هیچگاه آن را از کسانی که دوستشان دارید دریغ نکنید .
  • شما کدام جمله را دوست دارید؟ و کدام را به کار می برید؟
 
مشاوره آنلاین

ارتباط زن با زمان، ارتباطی مقدس است .

ارتباط زن با زمان، ارتباطی مقدس است .

چرا زن ها این گونه هستند؟ این چیزی نیست که به آنها آموزش داده شده باشد. زن هاحتی خود نیزاز این موضوع آگاه نیستند.درست مانند عشق به عنوان اولویت اول زن ها، رابطه ی مقدس با زمان نیز بخشی طبیعی و ذاتی از ماهیت و هویت  زن هاست .

ارتباط صمیمی و نزدیک زن ها با زمان در ساختار زیستی آنها برنامه ریزی شده است. دراین اساسی ترین سطح ازموجودیت زنانه، زن ها همواره به گونه ای متفاوت از مردها با زمان ارتباط برقرار می کنند.

چرا که بدن آنها از ریتمی ماهانه تبعیت می کند. از همان ابتدای بلوغ که عادت ماهانه دختران جوان آغاز می گردد،  زن ها گذر هر یک روز و هر یک هفته را بطرزی خودآگاه حس می کنند. و منتظر آنند تا دوره ی بعد آغاز گردد. ازهمین جاست که  زنها عادت شمارش خود را می آموزند وهرگز آن را متوقف نمیکنند. شمارش و«پاییدن » زمان در چرخه های دیگر زندگی زنان نیز جریان دارد.برای نمونه هنگامی که باردار هستند، روزها و ماهها را می شمارند تا فرزندشان متولد شود، هنگامی که نوزاد دارند ساعت ها را می شمارند تا به نوزاد شیر بدهند. سپس بعدها نیز فواصل میان دکتر رفتن ها، وعده های غذایی و استحمام نوزاد .

۱ – زن ها به طرزی طبیعی زمان سنج هستند.

زن ها دوست دارند گذر زمان را ثبت کنند. کافی است از آنها بپرسید که آخرین چک آپ دندانپزشکی دخترشان کی بود،آخرین بارکه کودکشان را استحمام کردند، آخرین بارکه تلفنی به مادرشان صحبت کردند، آخرین بار که موهایشان را کوتاه کردند و آخرین بار که با همسرشان همبستر شدند، کی بود تا زمان دقیق آن را به شما بگویند.

مردها همیشه از این توانایی زنها حیرت زده اند و بیشتر به این دلیل از دست آنها ناراحت می شوند. به ویژه هنگامی که اشتباهات آن ها را راجع به زمان  تصحیح میکنند.

زن ها حساب کارهایی را با دقت نگه می دارند که مردها دوست ندارند به آن ها در این باره یادآوری شود.

«سه هفته است به مادرت زنگ نزده ای »

«از آخرین باری که خانه مادرم آمدی  یک ماه گذشته است »

زن ها همیشه حساب دقیق قول های همسرشان را دارند.

«چرا این قدر دیر کردی. گفته بودی ساعت شش می آیی خونه تا قبل از رفتن به تئاتر شاممون رو بخوریم. الآن تقریباً دیگه ساعت هفت شده »

«گفته بودی تا برسی زنگ می زنی. اما تا دیر وقت هم زنگ نزدی »

زن ها حساب زمان ها و مناسبت های رمانتیک را همیشه دارند.

«از آخرین باری که درباره ی رابطه و همچنین تعهدات مون در قبال یکدیگر برای آینده صحبت کردیم، ماه ها می گذرد»

«تنها وقتی که یک کارت رمانتیک به من می دهی سالی یکبار، اونم روز سالگرد ازدواجمون »

زن ها نسبت به ریتم ها و الگوهای گذشت زمان خودآگاه هستند.

بیشتر اوقاتی که زن ها حساب زمان را دارند، مردها دچار سوءتفاهم می شوند و چنین برداشت می کنند که زن ها به آن ها گیر می دهند و عصبی، دعوایی، کنترل گر وسلطه جو هستند.دست آخر نتیجه این می شود که احساس می کنند، آنها را زیر نظر گرفته اند، کنترل کرده اند، به آنها امر و نهی کرده اند، سرکوفت  زده اند وجاسوسی شان را می کنند.

زن ها از این برخورد عکس العمل مردها می رنجند و احساس می کنند نیت آن ها را بدتعبیرکرده اند. دراین گونه مواقع زن ها پیش خود فکر می کنند«من فقط می خواستم کمک کرده باشم »حقیقت نیز همین است و قصد آنها کمک بوده است .

زن ها از آن رو حساب زمان را دارند که می خواهند مفید و کمک کار باشند، نه به این دلیل که می خواهند مرد زندگی خود را کنترل کنند و به پر و پای او بپیچند.

 به عبارت دیگر زن ها تنها به این دلیل به زمان توجه دارند که ساختارشان این گونه است و گرنه به زمان حتی فکر هم نمی کنند.

۲-تجربه و ادراک زن ها از گذشت زمان با مردها متفاوت است.

زمان برای مردها آب می رود در حالی که برای زنها کش می آید! زنی احساس می کند که سه روز بدون صحبت کردن با نامزدش یک عمر گذشته است در حالی که از دید مرد فقط سه روزگذشته است . برای زن، زمان خاصیت کشسانی داشته و طولانی تر می شود .

بعضی کلمات و واژه هایی که مردها به کار می برند به خوبی مؤید نوع ادراک آب رفته ی آنها از زمان می باشد. برای نمونه عبارت

«همین چند وقت پیش» در لغتنامه ی مرد می تواند لحظه ای پیش، چند دقیقه پیش یا چند سال پیش معنا شود.

«همین چند وقت پیش یه فرش نو نخریدیم» منظور پنج سال پیش است .

«مادرت همین چند وقت پیش نبود که به دیدنمون آمد؟» منظور سه ماه پیش است .

چرا ادراک مردها و زن ها نسبت به زمان تا بدین حد متفاوت است؟

ظاهراً چنین به نظر می رسد که مردها بیشتر از زن ها در لحظه ی اکنون حضور داشته باشند. در حالی که زن ها بیشتر خود را در امتداد آینده بسط می دهند.

ارتباط مرد با عشق و زمان فوری تر یا لحظه ای تر و آنی تر است.و ارتباط زن با عشق و زمان بسط داده شده تر و تعمیم یافته تر است.

البته این اصل و قاعده درباره ی تمامی جنبه های دیگر زندگی  مردها و زنها صدق نمی کند. واضح است که مردها دید و نگرش بسط داده شده ترو تعمیم یافته تری نسبت به شغل و حرفه ی خود دارند. اما در خصوص عشق، صمیمیت و موضوعات مشابه توصیف های قبل، دقیق و معتبر به نظر می رسند.

نتیجه و حاصل این دو رویکرد و نگرش متفاوت و گوناگون نسبت به زمان سوءتفاهمات و احساسات منفی است که در روابط زنان و مردان  به وجود می آید .

زن ها همیشه حساب زمان رادارند و بطور معمول نسبت به چرخه های زمانی خود آگاه تر هستند. زن ها ارتباط مقدس خود با زمان را با بزرگداشت وگرامی داشتن این چرخه ها و با جشن گرفتن آن ها ابراز می دارند. زن ها این کار را با خوشحالی و هیجان تمام انجام می دهند درحالی که حتی با احساس ترین مردها نیز نمی توانند درک کنند که چرا  زن ها مناسبت های ویژه را تا بدین حد گرامی می دارند .

زن ها همه جا به دنبال فرصت هایی می گردند تا مناسبت های خاص را جشن بگیرند.جشن گرفتن چرخه های زمانی و مناسبت های ویژه یکی از راه هایی است که زن ها با آن خوشبختی و رشد نهال عشق و ازدواج شان را گرامی می دارند .

هنگامی که   آنان یاد و خاطره ی زمانی را در ذهن خود زنده می کنند که کسی را برای اولین بار ملاقات کرده یا به مرد زندگی اش عشق ورزیده است  یا سفری معنوی را آغاز کرده است  یا عادت بدی را ترک کرده است  در واقع زمان را گرامی نداشته است ، بلکه خود و رشد خود را گرامی داشته است .

 

ارتباط با مشاور خانواده

اگر چنین هستید صبر کنید برای ازدواج آماده نیستید

۱ – اگر در خانواده پدری و زندگی مجردی خود ، مسئولیت کاری را به عهده نمی گیرید یا در مسئولیت محوله تعلل می ورزید. ( تنبلی و بی مسئولیتی)

 

۲ – اگر با پدر، مادر، برادر و خواهر خود (‌که به نظر شما غیر منطقی بوده یا اخلاق دلخواه شما را ندارند) ارتباط سازنده و راضی کننده ندارید و نتوانسته اید تعامل قابل قبولی ایجاد نمائید. (عدم تعامل و ارتباط اجتماعی صحیح با دیگران)

 

۳ – اگر در زندگی ، مرتب شغل خود را عوض کرده اید، با دوستان زیادی به خاطر مشکلاتی قطع رابطه نموده اید، رشته تحصیلی خود را تغییر داده  یا ترک تحصیل کرده اید، علائق خود را نیمه کاره رها کرده اید و ثبات فکری ، احساسی و رفتاری ندارید.( عدم ثبات فکری، احساسی و رفتاری)

 

۴ – اگر تصور می کنید ؛ افکار ، احساس و رفتار همسرتان را در آینده به دلخواه خود تغییر می دهید. (خطای شناختی)

 

۵ – اگر به دنبال همسر مناسبی هستید به نحوی که در زندگی مشترکتان در آینده با هیچ گونه مشکلی مواجه نشوید. (خطای شناختی)

 

۶ – اگر در پی کسب لذت و علائق خود ، کارها و مسئولیت هایتان بر دوش دیگران قرار می گیرد. (اصالت لذت، و عدم مسئولیت پذیری)

 

۷ – اگر فقط منطق و طرز نگرش خویش را قبول دارید و در برابر دیگران حالت دفاعی یا حالت تهاجمی می گیرید و قادر به درک افکار ، احساس و رفتار دیگران نیستید. (واکنش دفاعی و خود میان بینی)

 

۸ – اگر نقاط ضعف و نقاط قوت خود را به صورت شفاف نمی بینید. (عدم خودآگاهی)

 

۹ – اگر تا کنون با نظرات، انتقادات و پیشنهادات دیگران، تغییری در رفتار های شما ایجاد نشده است. (عدم مدیریت خود یا خود مدیریتی)

 

۱۰ – اگر مسائل کاری شما مانع ارتباط دوستانه ، و ارتباط دوستان شما مانع ارتباط صمیمی در خانواده ( خانواده پدری) می شود یا مسائل و مشکلات شخصی شما در تمام حوزه های زندگیتان تاثیر می گذارد و در هم تنیده می گردد. (مشکل در تقسیم وظایف و تعارض نقش ها)

 

۱۱ – اگر به هیچ وجه قادر به تغییر برنامه های از قبل طراحی شده خود نیستید (حتی اگر شرایط تغییر کند) و بسیار متعصب، خشک و غیر قابل انعطاف هستید. (‌عدم انعطاف پذیری لازم)

 

۱۲ – اگر قادر به درک احساسات، رفتار و افکار خانواده، دوستان و همکارانتان (که متفاوت از شما عمل می کنند)، نمی باشید. (عدم اگاهی اجتماعی)

 

۱۳ – اگر بیشتر به جای گوش کردن، صحبت می‌کنید و بیشتر از آنکه سعی کنید دیگران را بفهمید، سعی دارید که دیگران شما را درک کنند. (عدم مدیریت رابطه)

 

۱۴ – اگر بسیار هیجان طلب هستید و صرفاً ، هیجانات شما را به سویی می کشاند و قادر به تعویق انداختن خواسته هایتان نیستید. (خود یا اگو ضعیف، هوش هیجانی پائین)

 

۱۵ – اگر برای رفتار، احساس و گفتار خود روش و برنامه‌ای ندارید و منفعلانه و واکنشی نسبت به دیگران عکس العمل نشان می‌دهید. (رفتار بی تعقل یا انعکاسی، مشکل در شیوه حل مسئله)

 

۱۶ – اگر عادت دارید به جای حل مشکلات از آنها فرار کنید یا اجتناب بورزید یا واکنش شما به مسائل بی تفاوتی هست. (پاسخ اجتنابی به رویدادها)

 

۱۷- اگر در آینه نگاه دیگران، شما فردی غرغرو ، سرزنش گر، وابسته، احساساتی، بدبین، گوشه گیر، پرخاشگر، دمدمی مزاج، خودخواه، گوشت تلخ، غمگین یا تکانشی ( کسی که یکباره بدون مقدمه و از روی احساس دست به عملی می زند و پیامدهای آن را نمی سنجد) به نظر می‌آئید. (اختلال شخصیت)

 

۱۸ – اگر فکر می کنید، از میان چند میلیارد ساکنین کره زمین، فقط و فقط یک شخص مناسب شماست و ارزش ازدواج دارد و در غیر این صورت زندگی شما بی‌معنا شده و باید بمیرید یا تا آخر عمر مجرد بمانید.( خطای شناختی، عدم کنترل احساس، هوش هیجانی ضعیف)

 

۱۹ – اگر بدون اینکه خود را دقیقاً‌ ارزیابی کنید و بشناسید،‌ دنبال همسر مناسب می‌گردید. (‌عدم شناخت خود)

 

۲۰ – اگر وضعیت فعلیتان راضی کننده نیست و برای رهایی و فرار از موقعیت، اقدام به ازدواج می کنید. (مشکل در شیوه حل مسئله)

مشاوره آنلاین در کانون گرم

آموزش خانواده