اختلال یادگیری – کودکان دیرآموز

کودکان دیر آموز



اکثر کودکانی که با نام دیرآموز شناخته می‌شوند، بر خلاف تصوّر اطرافیان فاقد استعداد نیستند، بلکه مطالب را دیرتر از سایر کودکان فرا می‌گیرند.

بسیاری از کودکان دیر آموز ممکن است پس از مدّتی چون سایر کودکان وحتّی بهتر از آنان، دروس مختلف را فرا گیرند. نباید فراموش کرد که نوابغ و دانشمندانی چون ادیسون و نیوتن در آغاز کودکی، جزو کودکان تنبل و دیرآموز بوده‌اند، ولی بعدها شکوفایی خاصّی در آنان ظاهر گشته است.

نقصان توانایی فرد در فراگیری، ممکن است معلول برخی مسایل جزئی باشد که با برطرف شدن علّت، کودک به حال عادی خود برگردد و در فراگیری، حتّی بهتر از دیگران شود.

کودکان دیرآموز گاهی از آن جهت که نمی‌توانند خود را با کلاس و هم‌کلاسان وفق دهند، منزوی می‌گردند، در بازی‌های گروهی شرکت نمی‌کنند و بیش‌تر به تماشای بازی‌ها تا شرکت در آن‌ها، رغبت نشان می‌دهند.

کودکان دیرآموز ممکن است گاهی نیز شرور و پرخاشگر شوند و به سبب ناهماهنگی با کلاس و سرزنش اطرافیان، نوعی ناسازگاری در آنان به‌وجود آید و بکوشند تا از طریق پرخاشگری، دروغ‌گویی، خیال‌بافی و گفتن مطالبی که صحّت ندارد، به جبران حقارتی که به سبب ناهماهنگی باکلاس و سرزنش مربّی احساس نموده‌اند، از این طریق بین هم‌کلاسان کسب شخصیّت کنند.

نباید فراموش کرد که کودکان دیرآموز، هم‌چون سایر کودکان می‌اندیشند، استدلال می‌کنند و دوست دارند که از نظریاتشان استفاده شودو به افکارشان احترام گذاشته شود(مجله رشد، ۱۳۹۰).

نارساخوانی

معمولا کودکان با این انتظار به مدرسه فرستاده می‌شوند که قبل از هر چیزی خواندن و نوشتن یاد بگیرند. گفته می‌شود کودکان باید یاد بگیرند بخوانند تا بخوانند که یاد بگیرند. بنابراین خواندن یکی از عناصر اصلی در موفقیت تحصیلی است که بدون آن به دست آوردن مهارت‌های دیگر تقریبا غیرممکن است.

یکی از مهمترین مسائلی که کودکان مبتلا به اختلال یادگیری با آن مواجهند، ناتوانی مربوط به خواندن است. مشکلات خواندن، به راه‌های مختلف خود را نشان می‌دهند. از آنجا که مسائل مربوط به خواندن به مسائل گویایی نیز مربوطند، برخی از شایع‌ترین اشتباهات مربوط به خواندن، مشکل در استفاده و ادراک است.

مشکلات ممکن است در حوزه‌های شنیدن، صحبت کردن، خواندن، هجی کردن و یا نوشتن باشد. علیرغم این مشکلات افراد نارساخوان می‌توانند خلاق و با استعداد باشند. اغلب آنها در هنرهای تجسمی، نمایش، ورزش و مکانیک خوب عمل می‌کنند.

علایم رایج نارساخوانی: مشکل در بیان کلامی، ضعف درک مطلب، ضعف هجی کردن، مشکل در شناسایی کلمات در هنگام خواندن، مشکل در دنبال کردن دستورات(ممکن است کلمات را به صورت نادرست بشنوند)، وارونه‌سازی حروف(ممکن است کلمات را سر و ته، تیره و تار یا کج و معوج بینند)

 

اختلال یادگیری خوانشی دو نوع متفاوت دارد.

اختلال بنیادی در خواندن، زمانی است که فرد برای درک ارتباط موجود بین اصوات، حروف و کلمات با مشکل روبرو است و اختلال در درک مطلب، زمانی رخ می‌دهد که فرد برای درک مطلب حین خواندن کلمات، عبارات و پاراگراف‌ها با مشکل روبرو باشد.

علائم اختلال خواندن شامل مشکل داشتن با:

  • شناسایی حروف و کلمات
  • فهمیدن کلمات و معنی
  • سرعت خواندن و روان بودن
  • و مهارت‌های کلی با واژگان

 نارسانویسی( اختلال یادگیری در نوشتن)

در حالی که خواندن، شخص را قادر به درک نظریات دیگران می‌کند، نوشتن یکی از راه‌های ابراز خود و ارتباط برقرار کردن با دیگران است.

بنابراین درست نوشتن و خوانا نوشتن، در این ارتباط اهمیت ویژه‌ای پیدا می‌کند. در این مهارت تجربه‌های قبلی در زمینه گوش کردن، صحبت کردن و خواندن با همدیگر یکپارچه می‌شوند. به همین جهت نیز مهارت نوشتن نسبت به مهارت‌های ارتباطی دیگر بسیار پیچیده‌تر است و در سلسله مراتب رشد زبان، به عنوان آخرین مهارت یادگیری در نظر گرفته می‌شود.

دست‌نویسی: به دست آوردن مهارت در دستخط بستگی به عوامل گوناگونی همچون مهارت‌های دیداری و حرکتی دارد که مستلزم کارکرد چشم و هماهنگی حرکت چشم با دست و انگشتان، کنترل حرکت بازو، دست و انگشتان و حافظه دیداری برای ایجاد حروف و کلمات است(امیدوار، ۱۳۸۴).

اختلال نوشتن می‌تواند شامل عمل فیزیکی نوشتن یا عمل ذهنیِ درک و آمیختن اطلاعات با یکدیگر باشد. اختلال اساسی نوشتاری مربوط به اِشکال در شکل دادن فیزیکی به کلمات و حروف روی کاغذ است. در اختلال بیانی نوشتاری فرد در سازماندهی به افکار برای انتقال دادن به روی کاغذ دچار اِشکال است.

نشانه‌های ناتوانی در نوشتن حول عمل نوشتن دور می‌زند.

این نشانه‌ها شامل مشکلاتی با:

مرتب بودن و ثبات نوشتاری

کپی بدون اشکال حروف و کلمات

ثبات در املای یک کلمه

سازماندهی و پیوستگی نگارش

اختلال یادگیری در ریاضیات

اختلال یادگیری ریاضی بسته به توانایی‌ و ضعف‌ کودک در سایر زمینه‌ها به صورت‌های بسیار مختلفی بروز پیدا می‌کند. توانایی ریاضی کودک با توجه به سایر اختلال‌ها و اِشکالات تحت تاثیر قرار می‌گیرد.

مشکل در زبان‌آموزی، اختلالات دیداری یا مشکل در ترتیب‌گذاری، حافظه یا سازماندهی همگی به صورت‌های متفاوتی بر اختلال ریاضی فرد اثر می‌گذارند.

کودکی که دچار اختلال اساسی ریاضیات است ممکن است با به خاطرسپردن و سازماندهی اعداد، علامت‌های ریاضی و قوانین اعداد (مانند:۱۰=۵+۵ یا ۲۵=۵ ×۵) مشکل داشته باشد. این کودکان ممکن است با قوانین شمارش اعداد (مانند شمارش دوتایی …۲،۴،۶یا پنج‌تایی …۵،۱۰،۱۵) یا خواندن ساعت راحت نباشند.

بنابراین آن عده از دانش‌آموزان مبتلا به اختلال یادگیری که دچار اشکالاتی در ریاضیات می‌باشند ممکن است به چند علت دچار چنین مشکلاتی شده باشد.

برخی از مشکلات آنان می‌تواند به خاطر نقایصی باشد که مربوط به سایر حوزه‌هاست؛ مثل بی‌توجهی و نقص در خواندن که به‌طور غیرمستقیم در ایجاد مشکل تاثیر دارد. اشکال این کودکان به‌ویژه در حل مسائلی که به صورت تشریحی بیان می‌شوند به جای اینکه جنبه تصادفی داشته باشد، معمولا به خاطر استفاده از روش‌های نامناسبی است که آنها برای حل مسایل به کار می‌برند. 

به‌طور کلی این نارسایی به دو گروه عمده تقسیم می‌شود:

الف. نارسایی در ارتباط با نارسایی زبان: در برخی از موارد، اختلال در حساب کردن و ریاضیات وابسته به نارسایی‌های دیگر زبان است.

ممکن است کودکی که در دریافت شنیداری زبان اختلال دارد در ریاضیات نیز مشکل داشته باشد؛ البته نه به علت اینکه اصول ریاضیات را درک نمی‌کند، بلکه بدین جهت که در فهمیدن راهنمایی‌ها و توضیحات کلامی معلم اشکال دارد یا معانی کلمات را درست متوجه نمی‌شود.

ب. اختلال در تفکر کمی: نارسایی در ریاضیات ممکن است در اثر درک نکردن اصول ریاضی یا تفکر کمی نیز به وجود آید.

در این مورد کودک می‌تواند به‌خوبی بخواند و بنویسد و مشکل عمده‌ای در دریافت شنیداری یا دیداری ندارد اما در عملیات و درک مفاهیم ریاضی همچون ادراک روابط مقادیر و اندازه‌ها و یادگیری مفاهیم کمی اشکال دارد.

سادوک و سادوک (۲۰۰۷)میزان شیوع اختلال یادگیری ریاضی در کودکان سن مدرسه را تقریباً یـک درصـد گـزارش کرده اند.

برمبنای بررسی آنـان از هـر پـنج کـودک مبـتلا بـه اختلال یادگیری تقریباً یک نفر به اختلال ریاضـی مبتلاسـت . این مؤلفان به مطالعات همه گیری شناسی اشاره دارند که شـش درصد کودکان سن مدرسه به نوعی در ریاضی مشـکل دارنـد .

ناتوانی یادگیری در مهارت‌های حرکتی

خواندن، نوشتن و ریاضیات تنها مهارت‌هایی نیستند که تحت تاثیر اختلال یاگیری قرار می‌گیرند.

انواع دیگر اختلال یادگیری می‌تواند شامل مشکلات حرکتی (در حرکت یا هماهنگی)، فهم زبان شفاهی، تمیز دادن اصوات از هم، و تفسیر اطلاعات دیداری باشد.

مشکلات حرکتی مربوط به اختلالاتی در حرکت و هماهنگی هستند، چه این اختلالات در مهارت‌های حرکتی ظریف (بریدن، نوشتن) باشد چه در مهارت‌های حرکتی درشت (دویدن، پریدن).

گاهی از ناتوانی حرکتی به عنوان یک اختلال «برون‌داد» یاد می‌شود؛ برون‌داد به اطلاعات خروجی از مغز اشاره دارد که مغز فرد برای دویدن، پریدن، نوشتن یا بُریدن به اندام‌های مربوط می‌فرستد تا این اعمال انجام شوند.

وجود مشکل در مهارت‌های فیزیکی‌‌ای که به هماهنگی دست با چشم نیاز دارند، مانند به دست گرفتن مداد و بستن دکمه‌های پیراهن از جمله علائم نشان دهنده‌ی ناتوانی حرکتی در کودکان است.

ناتوانی یادگیری زبان

توانایی درک یا تولید زبان شفاهی در این اختلال تحت تاثیر قرار می‌گیرد. زبان نیز یک برون‌داد است زیرا به سازماندهی افکار در مغز و انتخاب کلمه‌ی درست، برای بیان شفاهی چیزی یا برقراری ارتباط با کسی، نیاز دارد.

علائم مشکلات یادگیری زبان شامل اختلالاتی در مهارت زبان گفتاری، مانند توانایی تعریف مجدد یک داستان و روانی کلام، همچنین توانایی درک معنای کلمات، جایگاه دستوری کلمه، دستورالعمل‌ها و غیره است(.helpguide، ۲۰۲۰).

اهمیت چشم و گوش در مشکلات پردازش شنیداری یا دیداری

چشم‌ها و گوش‌ها ابزار ابتدایی انتقال اطلاعات به مغز هستند، این فرآیند را گاهی «درون‌داد» می‌نامند. اگر هر یک از این دو درست کار نکنند، می‌توانند روی یادگیری اثر منفی بگذارند.

اختلال پردازش شنیداری:

متخصصان قدرت شنوایی خوب را در زبان تخصصی مهارت‌های «پردازش شنیداری» یا «زبان دریافتی» می‌نامند. درست شنیدن اثر مهمی روی توانایی خواندن، نوشتن و هجی کردن دارد. عدم توانایی در تشخیص تفاوت‌های ظریف بین صداها یا شنیدن صداها با سرعتی کندتر یا تندتر، بیان کلمات و درک مفاهیم پایه‌ای خواندن و نوشتن را دشوار می‌کند.

اختلال پردازش دیداری:

متخصصین از کاری که چشم انجام می‌دهد به عنوان «پردازش دیداری» یاد می‌کنند. اختلال در ادراک دیداری شامل عدم تشخیص تفاوت‌های ظریف در اشکال، معکوس کردن حروف یا اعداد (آیینه نویسی)، جاانداختن کلمات، جاانداختن خطوط، ادراک غلط عمق یا فاصله، و وجود اختلال در هماهنگی بین دست‌ با چشم‌ها‌ست. ادراک بینایی می‌تواند بر مهارت‌های حرکتی درشت و ظریف، خواندن و درک متن، و ریاضیات اثر بگذارد.

خلاصه‌ای از انواع متداول ناتوانایی‌های یادگیری
اختلال یادگیری در خواندن (دیسلکسیا) مشکل در خواندن اشکال در خواندن، نوشتن، هجی کردن (املاء)، حرف زدن
اختلال یادگیری در ریاضیات (دیسکلکولیا) مشکل در ریاضیات اشکال در حل کردن مسائل ریاضی، خواندن ساعت، استفاده از پول
اختلال یادگیری در نوشتن (دیسگرافیا) مشکل در نوشتن دست‌خط بد، اشکال در املاء، سازماندهی به نظرات
ناتوانی یادگیری در مهارت‌های حرکتی (دیسپرکسیا) اختلال در یکپارچه کردن حواس، مشکل در مهارت‌های حرکتی ظریف اشکال در هماهنگی دست و چشم، تعادل، چالاکی در انجام کار با دست
ناتوانی یادگیری زبان (دیسفازیا/آفازیا) مشکل با زبان اشکال در درک زبان شفاهی، ضعف در درک متن هنگام روخوانی
اختلال پردازش شنوایی اشکال در شنیدن تفاوت بین اصوات اشکال در خواندن، درک متن و زبان
اختلال پردازش بینایی اشکال در درک معنایی اطلاعات دیداری اشکال در خواندن، ریاضیات، کار با نقشه، جداول، نمادها و عکس‌ها