باز هم زنان بدانند

باز هم زنان بدانند

 

توانایی زن در عشق ورزیدن به راستی موهبتی الهی است که به زن ارزانی شده است . سالها باید به خود یاد آوری کنید که عشق به معنای یک اولویت برای زن مشکل یا عادتی نا سالم نیست تا مجبور باشد از آن خلاصی یابد یا آن را کنار بگذارد بلکه تبلور ذاتی و جوهره فطری زن است .

باور داشته باشید که وقتی زن ها بیاموزند که توانایی خود را در عشق ورزیدن به عنوان موهبتی زیبا گرامی بدارند و قدر بدانند ، مردان زندگی شان نیز می آموزند تا به طرز مشابهی رفتار کنند

 

حفظ یک رابطه زناشویی موفق ، سخت ترین نوع حفظ رابطه است . بیشتر افرادی که ازدواج می کنند ، قادر هستند زندگی مشترک خود را تا آخر عمر حفظ کنند . ولی درصد کمی از این زندگی ها توام با عشق و علاقه و خرسندی است .

زوج های ناخرسند بسیاری ، وقت و پول خود را صرف یافتن راهی برای احیای زندگی مشترکشان می کنند و برای رسیدن به این خواسته ، به هر گونه متخصص و دعانویس متوسل می شوند .

اما اغلب این راه ها به بن بست منتهی می شود . زیرا به دنبال راهی می گردند که شریک شان را اصلاح کنند و نه خود را .

متخصصان کمی به این نکته توجه دارند که در هر ارتباطی ، از هر نوع و شکلی ، هر کس صرفا می تواند خود را تغییر دهد و نه هیچ کس دیگر را .

 

تمام مشکلات زندگی مشترک از این باور ناشی می شود که همسر ما فرد مورد نظر ما نبوده است . و اگر بخواهیم به زندگی مشترک ادامه دهیم ، او باید تغییر کند . و از آنجا که در این دیدگاه ، مشکل ما تقصیر طرف مقابل است و نه خود ما ، بنابراین هیچ تلاشی برای تغییر خودمان انجام نمی دهیم .تنها هدف ما تغییر طرف مقابل است .

 

در اغلب موارد ، زمانیکه ما احساس ناخرسندی می کنیم ، تصور ما این است که خود ما مسئول چنین احساسی نیستیم، بلکه دیگران و حوادث خارج از کنترل ما هستند که مقصرند . به طور نا خوداگاه دنبال فردی می گردیم تا تقصیر را به گردن او بیاندازیم . و خود را خلاص کنیم .

در واقع هرگز علت بدبختی مان ، نحوه اتنخاب اعمال ما شناخته نمی شود . اعمال ما مورد باز خواست قرار نمی گیرد بلکه عکس العمل های طرف مقابل به زیر سوال برده می شود .

 

افراد نا خرسند از زندگی فکر می کنند « همسرم عامل تمام این بدبختی هاست . و من وظیفه خود می دانم هر کاری که می توانم برای تغییر رفتارهای او انجام دهم . »

برای انجام این وظیفه ( تغییر رفتار او ) ما معمولا یکسری رفتارهای کلیشه ای را در پیش می گیریم . کلیشه ای به این دلیل که این رفتار ها را هر روز و هر روز تکرار می کنیم .بدون آنکه بدانیم این رفتارها تا چه حد عامل بدبختی ماست .

 

کار هایی که زندگی مشترک را نابود می کند .
« سرسختانه همواره خود را حق بجانب دانستن، حتی زمانی که ادله کافی در اختیار نداشته باشید.   هیچگاه عذرخواهی نکردن، حتی زمانی که تقصیر کار بودن شما اثبات گردیده باشد.
بی رحمانه خطاها ی شریک زندگی خود را بازگو کرد.

در شناسایی و یافتن بدیها و معایب همسر چیره دست بودن، اما هیچگاه خوبیها و محاسن وی را بزبان نیاوردن.

هیچگاه رها نکردن گذشته، و بازگویی و باز آفرینی آن به کرات.

فاصله گرفتن از لحاظ فیزیکی و احساسی تا حد بی اعتنایی کامل.

عذرتراشی همیشگی برای عادات ناپسند خود.
پافشاری براین عقیده که همواره مطلبی که شما میخواهید بیان کنید مهمتر از مطلبی است که همسرتان میخواهد بگوید، بنابراین حرف وی را قطع میکنید.
به گونه ای رفتار میکنید که گویی شما مرتکب هیچکدام از اشتباهات ذکر شده نگردیده اید و این شریک شماست که باید تغییر کند.»

 

«عیب جویی یا انتقاد – سر زنش – شکوه و گلایه – نق زدن و غرغر کردن – تهدید – تنبیه – قهر – دادن حق حساب یا باج برای تحت کنترل در آوردن دیگری » . .
این عادات بسیار مخربندو اگر در طولانی مدت اعمال شوند ، زندگی مشترک را از بین می برند . یا اگر زندگی مشترک ادامه داشته باشد ، و کار به طلاق نکشیده باشد ، خبری از عشق و تفاهم در این زندگی نخواهد بود .

 

دریافت عشق و محبت که از نیاز های اساسی انسان است ، و در ازدواج انتظار می رود که تامین و برآورده شود ، اگر همواره با رفتار های تخریبگری چون عیب جویی و سرزنش به زیر سوال برده شود ، فرد تامین این نیاز اساسی خویش را شکست خورده می یابد . و چه بسا تامین این نیاز را در جای دیگری جستجو کند .

 

?نیاز به بقا – نیاز به عشق و محبت – نیاز به قدرت – نیاز به آزادی و امنیت – نیاز به تفریح یا شادی ?
این نیاز ها نیاز های ذاتی و اساسی انسان هستند . و ازدواج به عنوان کانونی که در جهت تامین نیاز های اساسی زن و مرد بنا نهاده شده است ، باید بتواند این نیاز ها را تامین کند . در غیر این صورت کارآیی خود را از دست خواهد داد .
زوج هایی که از ابتدای شروع زندگی مشترک ، برای ارضای این نیاز ها تلاش کنند ، زندگی زناشویی موفقی را تجربه خواهند کرد .

 

صادق باشید، چون تنها در این صورت است که حق دارید از همسرتان توقع رفتار و گفتار صادقانه داشته باشید.
همزمان با رعایت اصل صداقت، بدانید هیچ لزومی ندارد هر مطلبی، با هر مضمونی بازگو شود!

 

عادت کنید با همه بخصوص با همسرتان بدون طعنه و کنایه صحبت کنید .
یکی از اشتباهاتی که بسیاری از زن و مردها مرتکب می شوند استفاده ازطعنه و کنایه در صحبت کردن با همسرانشان است.
این طعنه ها به مرور زمان مشکلات عاطفی برای زوج ها ایجاد می کند.
وقتی طعنه می زنید نه تنها مشکل حل نمی شود ، ،بلکه رنجش ها عمیق تر می شود .
و وقتی از هم ناراحت میشوید و در صدد رفع ناراحتی بر نمی ایید ، رنجش ها رو هم تلنبار می شود .
وقتی اجازه می دهید ناراحتی ها روی هم انباشته شوند ، باید انتظار داشته باشید که رابطه شما روز به روز سردتر و بی روح تر شود
بهترین کار این است که همیشه به صورت مستقیم حرف خود را بگویید تا کینه و کدورتی پیش نیاید . و سوء تفاهم ها رفع گردد .

 

در یک رابطه سالم و موفق
شما احساس خوبی نسبت به خود دارید . و به طور مداوم مورد انتقاد یا تحقیر قرار نمی گیرید .
شاد و پر انرژی هستید .
احساس بی پناهی و نا امیدی یا پشیمانی ندارید .
به خوبی با همدیگر ارتباط برقرار می کنید و بدون مجادله مسائل را حل می کنید .
در مسائل فرهنگی و عقیدتی اتفاق نظر دارید . و نظر طرف مقابل برای شما عذاب آور نیست .

 

به دنبال نکات مثبت و نقاط قوت همسرتان باشید تا آن ها را پیدا کنید. عشق در خلال آنها پنهان گشته است

 

همیشه دلخوری ها را…
نگرانی ها را….
به موقع بگویید….
حرف های خود را به یکدیگر با “کلام” مطرح کنید؛ نه با ” رفتار”؛
که از کلام همان برداشت می شود که شما می گویید؛
ولی، از رفتارتان هزاران برداشت….
قدر بدانید” داشتن ها ” را
مهربان بودن مهمترین قسمت انسان بودن است…

 

https://telegram.me/kanongarm

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *