وابستگی های ارزش خود
وابستگی های ارزش خود
کراکر و نایت (۲۰۰۵) استدلال می کنند که اهمیت عزت نفس در آن چیزی است که مردم معتقدند باید باشند یا انجام دهند تا به عنوان یک شخص ارزش داشته باشند. این اقتضائات خودارزشمندی هم منبع انگیزه و هم زمینه آسیبپذیری روانی هستند. در حوزههای خودارزشمندی احتمالی، افراد با تلاش برای اعتبار بخشیدن به تواناییها و ویژگیهای خود، عزت نفس را دنبال میکنند. کراکر و نایت استدلال می کنند که این پیگیری عزت نفس هزینه هایی برای یادگیری، روابط، خودمختاری، خودتنظیمی و سلامت روانی و جسمی دارد. آنها جایگزینهایی را برای این پیگیری پرهزینه عزت نفس پیشنهاد میکنند.
کار نظریهپردازانی مانند ویلیام جیمز، چارلز کولی و جی اچ مید نشان میدهد که عزت نفس، چون قضاوتی درباره خود است، باید بر اساس نوعی معیار باشد. این معیارها را میتوان اقتضای ارزش خود نامید. ویلیام جیمز پیشنهاد کرد که عزت نفس هرکس نتیجهای است از میزان شایستگی او. کولی و مید پیشنهاد کردند که عزت نفس هرکس نتیجه مثبت نگریستن دیگران است. تئوری احتمالی خودارزش نیز بر نگاه کردن به مبانی عزت نفس تأکید دارد، اما پیشنهاد میکند که افراد ممکن است قضاوت در مورد ارزش خود را بر اساس نتایج در هر تعداد از حوزه ها یا حوزه های مختلف قرار دهند. برخی از افراد ممکن است در حوزه هایی مانند شایستگی یا تایید، ارزش های احتمالی داشته باشند، در حالی که برخی دیگر ممکن است ارزش خود را بر اساس نتایجی مانند قدرتمند بودن، از نظر فیزیکی جذاب یا با فضیلت بودن قرار دهند. نتایج خوب در حوزههای احتمالی منجر به عزت نفس بالا و نتایج بد در حوزه های احتمالی منجر به عزت نفس پایین میشود. به عنوان مثال، برخی از افراد ممکن است عزت نفس داشته باشند که منوط به کسب نمرات خوب در مدرسه است. برای چنین افرادی، گرفتن نمره بد بیشتر از اینکه آنها را در روحیه بد قرار دهد، باعث میشود آنها را زیر سوال ببرند که آیا آنها انسان های شایستهای هستند یا خیر. کسی که مشروط به نتایج تحصیلی نیست، مطمئناً از نمره بد ناراحت میشود، اما عزت نفس او تحت تأثیر نمره قرار نمیگیرد. این تئوری به افراد اجازه میدهد تا بیش از یک مورد احتمالی را با ارزش نگه دارند، و به افراد اجازه میدهد برخی از موارد اقتضایی را بسیار قوی و برخی دیگر را با قدرت کمتر نگه دارند. این تئوری همچنین پیشنهاد میکند که برخی از موارد احتمالی خودارزشمندی نسبت به دیگران سازگارتر هستند. علاوه بر این، این نظریه پیشنهاد میکند که ارزشهای احتمالی افراد، حوزههای آسیبپذیری آنها را آشکار میکند و اقدامات و انگیزههای آنها را هدایت میکند(کراکر و نایت،۲۰۰۵).
پیشینه اقتضایی از خود ارزشی
تا همین اواخر، بیشتر محققان تنها به یک بعد از عزت نفس نگاه میکردند: بالا یا پایین بودن آن. بسیاری از مردم در نیمکره غربی (به ویژه آمریکا) معتقدند که داشتن عزت نفس بالا باید به انواع نتایج مثبت منجر شود. بنابراین، محققان پیشبینی کردند که عزت نفس بالا در نتایج مثبت مختلفی مانند نمرات خوب، رفتار اجتماعی، محبوبیت و به طور کلی زندگی شاد نقش خواهد داشت. به طور مشابه، آنها پیش بینی کردند که عزت نفس پایین در مشکلات مختلفی از جمله اختلالات خوردن، رفتار ضد اجتماعی، سوء مصرف مواد مخدر و به طور کلی زندگی ناخوشایند نقش دارد. مطابق با شهود، عزت نفس در احساس شادی یا غم آمریکایی ها و مردم سایر فرهنگ های غربی نقش دارد و در ابتدا، مقایسه ساده بین عزت نفس و متغیرهایی مانند سوء مصرف مواد یا نمرات در مدرسه گاهی رابطه ای را نشان میداد – اگرچه همیشه مشخص نبود که آیا عزت نفس باعث نتیجه میشود یا برعکس. اما، همانطور که محققان تجزیه و تحلیل های پیچیده تری انجام دادند، متوجه شدند که این روابط به آن اندازه که تصور می شد قوی نیست و عزت نفس و برخی از نتایج به هیچ وجه به یکدیگر مرتبط نیستند. به عنوان مثال، آنها دریافتند که عزت نفس تقریباً آنقدر که تصور میشد با نمرات کودک در مدرسه ارتباط ندارد. به طور مشابه، به نظر می رسید که عواملی غیر از عزت نفس ریشه مشکلاتی مانند سوء مصرف مواد باشد. تحقیقات ضد شهودی همچنین نشان میدهد که احساس بی دلیل عزت نفس بالا ممکن است زمینه ساز برخی رفتارهای ضد اجتماعی باشد. هنگامی که به چالش کشیده میشوند، افرادی با این نوع متورم، شکننده و خودپسند عزت نفس بالا ممکن است پرخاشگر یا خشن شوند. در مجموع، یافتههای تحقیق نشان داد که بالا یا پایین بودن عزت نفس ارتباط زیادی با نتایج مادی و ملموس زندگی ندارد. در مجموع، محققان در مورد اهمیت سطح عزت نفس سردرگم شده بودند.
احتمالات نظریه خودارزش نشان میدهد که عزت نفس مهم است و ممکن است فقط لازم باشد از منظری پیچیده تر به آن نگاه کنیم. این نظریه ادعا میکند که صرفاً نگاه کردن به یک بعد عزت نفس (بالا در مقابل پایین) کافی نیست. علاوه بر بررسی سطح عزت نفس، باید بعد دیگری را نیز در نظر بگیریم: اقتضایی عزت نفس. دانستن ارزشهای احتمالی یک فرد، تصویر کاملتری از چگونگی ارتباط رویدادهای زندگی با عزت نفس در اختیار محققان قرار میدهد. فقط رویدادهایی که به ارزش های احتمالی فرد مربوط میشوند، با عزت نفس مرتبط خواهند بود. به عنوان مثال، نمرات یک کودک در مدرسه ممکن است ارتباط نزدیکی با عزت نفس او داشته باشد، اگر آن کودک تحصیلات دانشگاهی را به عنوان یک امر احتمالی ارزشمند در نظر بگیرد. در واقع، افراد با عزت نفس بالا ممکن است به چالشها واکنش پرخاشگرانه نشان دهند – اگر آن چالشها به موارد احتمالی آنها مرتبط باشد و اگر آن موارد احتمالی شامل قدرت یا تسلط بر دیگران باشد (ولف و کراکر ۲۰۰۳).
موارد احتمالی از شواهد خود ارزشی
محققان با استفاده از پرسشنامه تعیین میکنند که فرد دارای چه مواردی از ارزش خود است. شرکت کنندگان درجاتی از موافقت یا مخالفت را با اظهارات مربوط به پرسشنامه نشان میدهند. به عنوان مثال، یکی از مواردی که اقتضای تحصیلی را می سنجد، می گوید: «عزت نفس من تحت تأثیر عملکرد تحصیلی من است. اگر بخواهیم به پاسخهای شرکتکنندگان تکیه کنیم، محققان باید شواهدی ارائه کنند که نشان دهد پرسشنامه آنچه را که ادعا میکند اندازهگیری میکند، اندازهگیری میکند. جنیفر کراکر و همکارانش بررسیهای بزرگ و مطالعات کوچکتری انجام دادهاند که دقیقاً چنین شواهدی را ارائه کردهاند. به عنوان مثال، نشان داده شده است که چگونه یک فرد در پرسشنامه نمره می دهد تا واکنش ها را نسبت به رویدادهای واقعی زندگی پیش بینی کند. در یک مطالعه، از سالمندان کالج خواسته شد تا مقیاس عزت نفس را پر کنند. در مرحله بعد، از آنها خواسته شد که هر بار که نامه پذیرش یا رد را از یک مدرسه عالی دریافت می کنند، یک مقیاس عزت نفس را تکمیل کنند. جای تعجب نیست که عزت نفس نسبت به نمره پایه با دریافت نامه پذیرش افزایش یافته و با دریافت نامه رد کاهش می یابد. با این حال، این نوسانات در عزت نفس توسط اقتضای دانشگاهی پیش بینی شده بود. دانشآموزانی که عزتنفس خود را قویتر بر نتایج تحصیلی خوب استوار میکردند، بیشترین واکنشهای عزتنفس را به اخبار مدارس تحصیلات تکمیلی داشتند. تحقیقات بیشتر نشان داده است که نمرات در کلاسهای دانشگاه بر عزت نفس افرادی که ارزش خود را بر اساس تحصیلات پایهگذاری میکنند، بیشتر از کسانی که این کار را نمیکنند، تأثیر میگذارد.
با حرکت فراتر از اعتبارسنجی ساده این مفهوم، تحقیقات اضافی نشان میدهد که احتمالات خودارزشمندی با تعدادی دیگر از متغیرهای روانشناختی و رفتاری مرتبط است. محققان نقش احتمالی را در زمینههای متنوعی مانند لذت جنسی، مصرف الکل، اختلالات خوردن، باورهای نقش جنسیتی، ایدههایی در مورد میزان سفت یا متغیر بودن هوش، سبکهای دلبستگی، مشکلات تحصیلی و مشکلات مالی بررسی کردهاند. ذکر این نکته حائز اهمیت است که بیشتر این تحقیق ماهیت همبستگی دارد و بیشتر آن با استفاده از دانشجویان به عنوان شرکت کننده انجام شده است. بنابراین، کار بسیار بیشتری باقی مانده است که باید انجام شود، به ویژه خارج از نمونههای دانشجویان کالج((کراکر و نایت ،۲۰۰۵).
پیامدهای احتمالی خودارزشمندی
این نظریه مکمل ایدههای دیگر محققان در مورد عزت نفس است. به عنوان مثال، مایکل کرنیس و همکارانش پیشنهاد کردهاند که میزان نوسانات عزت نفس یک فرد به شدت پیشبینیکننده تمایل او به افسردگی یا پرخاشگری است. احتمالات نظریه خودارزش با این دیدگاه موافق است و خاطرنشان میکند که احتمالاً دستیابی به نتایج مثبت ثابت در برخی موارد احتمالی (مثلاً تأیید دیگران) در مقایسه با دیگران (مثلاً فردی با فضیلت) دشوارتر خواهد بود. کراکر و همکارانش در واقع در حال یافتن شواهدی هستند که نشان میدهد ارزشگذاری افراد بر اساس موارد احتمالی که به بازخورد بیرونی بستگی دارد (مثلاً تأیید دیگران یا ظاهر فیزیکی) با پیامدهای منفی مانند استرس، اختلالات خوردن، مصرف مواد مخدر و پرخاشگری مرتبط است. این یافتهها کاملاً با پیشنهاد نظریه خودتعیینگری که عزت نفس «احتمالی» به طور کلی مشکلساز است، سازگار است. کراکر و همکارانش معتقدند که احتمالات نظریه ارزشمندی می تواند با حل بسیاری از تناقضات در این زمینه (به عنوان مثال، اینکه عزت نفس یک حالت وجودی است یا یک ویژگی پایدار) و با توضیح قبلی گیج کننده، به پیشرفت مطالعه عزت نفس کمک کند (ولف و کراکر ۲۰۰۳).
Crocker, J., & Knight, K. M. (2005). Contingencies of self-worth. Current directions in psychological science, ۱۴(۴), ۲۰۰-۲۰۳
Wolfe, C., & Crocker, J. (2003). What does the self want? Contingencies of self-worth and goals. In S. J. Spencer, S. Fein, M. P