اعمال در راستای افکار
راز به این معنی است که ما دنیای خودمان را خودمان رقم می زنیم . بنابر این آرزو ها و اندیشه های ما بسیار مهم هستند چرا که به زودی آشکار خواهند شد . ممکن است گاهی متوجه نشویم که عمیق ترین افکارمان چه هستند ولی از روی کارهایی که انجام می دهیم قادر خواهیم بود بفهمیم که به چه فکر می کنیم .
انتخاب عمدی و آگاهانه ما درباره تغییر در اعمالمان باعث می شود که تمام افکار ما روی آنچه می خواهیم متمرکز شود .وقتی می خواهید چیزی را جذب کنید مطمئن شوید که اعمالتان تضادی با خواسته هایتان ندارد .
یکی از حیرت انگیز ترین نمونه های این قضیه توسط مایک دویل که ازاساتید برجسته و نامدار آموزش راز است ارائه شد . این داستان ماجرای خانمی بود که می خواست همسری بی نقص برای خود پیدا کند . او همه مراحل را به درستی پیموده بود ، به روشنی تمام خصوصیاتی را که دوست داشت مرد زندگی اش داشته باشد تعریف و در لیستی نوشت و بعد شروع به تجسم او در زندگی اش کرد . اما با تمام این کارها هنوز اثری از مردی که همه این شرایط را داشته باشد ، نبود .
یک روز وقتی به خانه بر می گشت و ماشینش را در وسط پارکینگ خانه اش پارک می کرد با اشتیاق فهمید که اعمالش در تضاد با خواسته اش می باشد . اگر ماشینش را در وسط پارکینک پارک کند دیگر جایی برای پارک ماشین همسرش نخواهد بود . اعمال او با قدرت به کائنات اعلام می کرد که او باور ندارد آنچه را که می خواهد به دست خواهد آورد . پس بلافاصله وسایل اضافی پارکینک را تخلیه کرد و جای دیگری را برای پارک ماشین همسرش خالی گذاشت . بعد به اتاقش رفت و در کمد لباس هم همین کار را کرد . حتی خوابیدن خود را هم تغییر داد . قبلا کل تخت را اشغال می کرد ولی از آن به بعد فقط در یک طرف می خوابید . آن زن سر میز شام داستانش را برای مایک دویل تعریف کرد . مایک دویل همان شریک زندگی ایده آل او بود . پس از انجام تمام این اعمال نیرومند که گویای آن بود که انگار او از قبل همسرش را پیدا کرده است مایک به زندگیش وارد شد . و حالا آنها با هم ازدواج کرده اند .
مثال ساده دیگر درباره ی « عمل کردن به شکلی که انگار …. » به خواهرم گلندا ارتباط پیدا می کند که مدیر تولید فیلم راز است .
او در استرالیا زندگی می کرد اما مدتی بود که قصد داشت به اینجا بیاید و با من کار کند . گلندا با راز به خوبی آشنا بود و تمام مراحل را به درستی انجام می داد تا این خواسته اش را محقق سازد ولی ماهها گذشت و او هنوز در استرالیا بود گلندا با دقت ، اعمال خود را زیر نظر گرفت و فهمید که آنگونه باید و شاید به شکلی عمل نمی کند که گویی آنچه را که می خواهد به دست می آورد . بنابر این اعمال خود را قدرتمند تر آغاز کرد . او همه زندگی خود را برای سفرش آماده کرد . عضویتش را در گروه های مختلف لغو کرد .و وسایلی را که به آنها نیاز نداشت را به دیگران بخشید و وسایل و چمدان ها را بست و خود را آماده حرکت کرد . در طول مدت چهار هفته او پیش من آمد و در دفتر کارم مشغول کار شد
درباره آنچه می خواهید تفکر کنید و اطمینان پیدا کنید که اعمالتان هم نشان دهنده آن است که چیزی را می خواستید دریافت کردید نه در مغایرت با آن . به نحوی عمل کنید که انگار خواسته تان در حال برآورده شدن است . دقیقا” طوری عمل کنید که اگر همین حالا در حال دریافت خواسته تان باشید چه می کنید . فضای لازم را برای زمانی که خواسته تان در حال برآورده شدن است ایجاد کنید . با این شیوه علائم قدرتمندی از انتظاراتتان را به جهان ارسال می کنید .