مرد و زن به دو طریق متفاوت عشق را تجربه می کنند .
برای اغلب زنها عشق واقعیتی بی انقطاع و ممتد است. توجهی مستمر و مداوم که هیچ گاه ناپدید نمی شود، حتی مواقعی که مشغول کار یا انجام وظایفی هستند که ظاهراً هیچ گونه ارتباطی با عشق ندارند .
از طرف دیگر برای اغلب مردها، عشق کلاسه شده و تفکیک شده است. گویی دیداری است با بخشی از وجودشان آن هم گهگاهی و با تعیین وقت قبلی .
زن ها نیاز ندارند به وضعیت احساسی تغییر وضعیت بدهند، بلکه همیشه یا اکثر اوقات از پیش درآن هستند. حال چه آن را ابراز کنند و چه نکنند،برعکس مردها می بایست ، عامدانه و به طرزی ارادی به این وضعیت در آیند .
توجه و تمرکز زن به عشق از نظر مردان اضافی وغیرطبیعی است. یک مرد هرگز نمی تواند تصور کند که به اندازه ی یک زن روی رابطه اش تمرکز داشته باشد. چنانچه بخواهد چنین کند باید بقیه ی زندگی خود را فراموش کند تا فقط به همسرش بپردازد. از نظر او این کار زیادی، نامتعادل، غیرضروری و حتی وسواس گونه است. لذا فرض را بر این می گذاردکه چنانچه همسر یا نامزدش این گونه به او عشق می ورزد، پس لابد تلاش زیادی را صرف کرده است. بنابراین حتماً او غیرطبیعی و نامتعادل است .
بسیاری از مردها مرتکب این اشتباه می شوند. آن ها این حالت را در زنان مشاهده می کنند و نمی توانند آن را درک کنند. پیش خودشان چنین فکر می کنند که چنانچه از اینجا مانده بودم و از آن جا رانده، کار و زندگی هم نداشتم ، آن وقت چنین احساسات و رفتاری می داشتم.
گرچه زن ها می دانند که این موضوع حقیقت ندارد. در واقع زن عاشق هیچ تلاشی نمی کند، او عاشق است. و توجه و تمرکز او بر روی مردش مانند نفس کشیدن برایش طبیعی و خودکار است. او حتی در آن باره فکر هم نمی کند. بلکه فقط برایش اتفاق می افتد. او به این دلیل مدام به او فکر می کند که روش عشق ورزیدن زن ها همین گونه است. همین .
فرض کنید دایره ی خودآگاهی مرد و زن را خانه هایی در نظر بگیریم که هر یک اتاق هایی دارندکه به موضوعات مختلف اختصاص داده شده باشند،اتاق کار، اتاق تفریح و استراحت، اتاق بدن و …برای اغلب زن ها هریک از اتاق ها اتاق عشق نیزهست. حتی چنانچه به عملکردهای دیگری غیر ازعشق اختصاص داده شده باشند. گویی که تمامی فضای ذهنی اومختص عشق است:خانه ی عشق !
برای مردها تنها یک اتاق عشق در خانه ی فکر و ذهن شان وجود دارد. بنابراین چنانچه قرار باشد به عشق بپردازد. باید اتاق های دیگر راترک کند.
زنی در کنار همسرش است و می خواهد به گونه ای رمانتیک با او ارتباط برقرار کند اما او پاسخی نمی دهد میداند که او را دوست دارد.اما نمیتواند درک کند که چرا از او فاصله میگیرد. وقتی از او می پرسد که آیا اتفاقی افتاده است، پاسخ می دهد : نه هیچ اتفاقی نیافتاده است.
زن به تدریج احساس ناراحتی و سرخوردگی میکند . نمی تواند بفهمد همسرش چرا گاهی سرد و غیر قابل نفوذ است و گاهی گرم و مهربان . در حالی که از نظر مرد هیچ اتفاقی نیافتاده است .
اتفاقی که در اینجا می افتد بدین قرار است که زن در خانه ی عشق خود است که پر از اتاق های عشق است و در این بین سعی می کند با همسرش ارتباط عاطفی و صمیمی برقرارکند .از نظر او عشق تعطیلی ندارد . اما فکر مرد مشغول پروژه ای است که باید کامل کند. شاید او در اتاق استراحت خود است و مشغول تماشای تلویزیون یا گردش در اینترنت است. ناگهان خواسته ی زن این است که با او ارتباط احساسی برقرار کند که مستلزم آن است که او به اتاق عشق نقل مکان کند تا بتواند در آنجا با او باشد. اما او نمیخواهد به اتاق عشق بیادزیرا دراتاقی دیگر از ذهنش کار دارد .
البته، چنانچه زن مفهوم اتاق عشق را درک نکند دلیل این را درک نخواهد کرد که چرا در آن لحظه همسرش به لحاظ احساسی در دسترس نیست و چنان به نظر خواهد رسید که او را پس زده است.
بدترین قسمت داستان این است که چون همسرش در اتاق عشق خود حضور ندارد، تلاش وی مبنی بر ارتباط احساسی با او، به او این احساس را خواهد داد که همسرش دارد اورا کنترل می کند یا به او می گوید چه کار بکند یا چکار نکند.
گاهی پس از یک روز تعطیل بسیار خوب و رمانتیک زن احساس می کند که همسرش به شدت در خودش فرو رفته و از او فاصله گرفته است . گویا همان مرد یک ساعت قبل نیست . زن نگران و مضطرب می شود و سعی دارد علت را پیدا کند .
چی شده عزیزم ؟ چرا ناراحتی ؟ چه اتفاقی افتاده ؟ چیزی ناراحتت کرده ؟ دائما با خود فکر می کند
تنها اتفاقی که افتاده این بوده است که مرد از اتاق عشق خود خارج شده و به اتاق های دیگر ذهنش وارد شده است . همین .
مردان بدانند
هنگامی که زنی در اتاق عشق ذهن شما را می زند دوست دارد شما را آن جا پیدا کند. هنگامی که اتاق را خالی می بیند سر درگم می شود و می رنجد. گویی که او را بی اطلاع جاگذاشته اید و از آن جا رفته اید. هنگامی که گیج شده است و از شما می پرسد: چه اتفاقی افتاده است ؟
او برای آن که شما آن جا نیستید شما راسرزنش نکرده است یا از شما انتقاد نمی کند. او تنها سعی دارد با شما ارتباط برقرار کند. اما شما را آنجا پیدا نمی کند .
در این گونه مواقع یکی از این دو را انتخاب کنید :
۱- می توانید سریعاً سری کوتاه به اتاق عشق بزنید و در صورت امکان یک دقیقه در وضعیت احساسی قرار بگیرید و او را در آغوش بگیرید یاجمله ای محبت آمیز به او بگویید.
۲- می توانید به او اطلاع دهید که فعلاً در اتاق دیگری هستید، و مثلاً مشغول فکر کردن به کار خود یا رانندگی یا کار با کامپیوتر خود هستید و این که بعداً او را دراتاق عشق ملاقات خواهید کرد .
گاهی اوقات زن ها فرض را بر این می گذارند که عدم تمرکز و توجه شما مردها به رابطه به این معناست که آنها را دوست ندارید، یا به آن اندازه که همسرتان به شما اهمیت می دهد، شما به او اهمیت نمی دهید. به همین دلیل هنگامی که شما او را در اولویت قرار نمی دهید، ناراحت می شوند و می رنجند چرا که دوست دارند ببینند شما نیز به اندازه ی آنها به رابطه تان متعهد و پای بند هستید و این که به همان اندازه که شما برای همسرتان ارزشمند هستید، او نیز برای شما ارزشمند و گرامی است