احساس امنیت ، نیاز پنهان زن ها :
این نیاز پنهان است از آن رو که حتی خود زن ها نیز آگاه نیستند که این نیاز را دارند. لذا از مردها نیز نمی توان انتظار داشت که آن را بشناسند و برآورده سازند.
چرا زن ها در مقایسه با مردان به آرامش خاطر بیشتری نیازمند هستند؟
چرا زنان همواره نیاز دارند برای آینده ی روابط با نامزد/همسرشان برنامه ریزی کنند؟
چرا زنان دوست دارند به طور مستمر و مداوم از افکار و احساسات نامزد/همسرشان باخبر باشند؟
چرا زن ها هنگامی که مرد زندگی شان دلیل ناراحتی یا نگرانی خود را با آن ها در میان نمی گذارد مضطرب و نگران می شوند؟
پاسخ تمامی پرسش های فوق یک چیز است. یکی از اساسیترین نیازهای زنها درروابط صمیمیشان این است که احساس امنیت کنند.در اینجا منظور امنیت جانی یا فیزیکی و جسمانی نیست، بلکه بیشتر امنیت احساسی و عاطفی است . احساس عمیق و درونی از این که رابطه شان محکم واستوار و ماندگار است و این که نامزد/همسرشان در عشق خود جدی و ثابت قدم است و به او نیز متعهد و پای بند. بطوری که بتواند به عشق او اعتماد کند و بنابراین بتواند به خود نیز اجازه دهد تا تمام و کمال عشق بورزد و جز عشق پاسخ نگیرد.
این امنیت عاطفی کلید گشایش دل و جان زن محسوب می شود. هنگامی که زن ها احساس امنیت می کنند می توانند دل بدهند و خود را آرام کنند. هنگامی که امنیت دارند،می توانند خطر کنند و در عین حال آرامش خاطر داشته باشند و بدرخشند .
چرا نیاز احساس امنیت تا این حد برای زنان اهمیت دارد؟
تمامی زن ها جایی در ژرفای وجودشان اندکی احساس ناامنی دارند، هر چه قدر زن ها خود را با سواد، آزاد، مستقل، و متکی به خود تلقی کنند، اما باز هم بخشی از روح وروان آنها نیاز به همدم و عشق را در مردی جستجو می کند. واقعیتی انکار ناپذیر که هر انسانی به خانهای در قلب دیگری نیازمند است و این نیاز در زنان پر رنگ تر مینماید .
این احساس ناامنی از کجا می آید؟
پیش از هر چیز این احساس زاییده زندگی در اجتماعی است که درآن مردها دربیشتر زمینه ها تسلط دارند. جایگاه اجتماعی بالاتر ، حقوق و دستمزد بیشتر این حس را به اشتباه به زن ها القا می کند که مردان با ارزش تر از زنان هستند.
در سطح جسمانی نیز زن ها ماهیتاً در مقایسه با مردان در معرض آسیب پذیری هستند. که این خود نیز به احساس ناامنی درونی زن ها می افزاید .بدن زن ها میتواند مورد تجاوز مردان قرار بگیرد .
مردان میتوانند به رغم میل باطنی و تمایل زن ها به حریم شخصی و مختص به آنها وارد شوند. بیشتر زنها به لحاظ جسمانی، ضعیفتر از مردها هستند.گرچه ممکن است هرگز به این واقعیات به طرزی خودآگاه فکر نکنند و متوجه آنها نباشند، اما در سطحی ناخودآگاه، احساس امنیت فیزیکی ( جسمانی) و روحی روانی زنها را تحت تأثیر قرار میدهد.
چرا زنها به تأیید از جانب مردها نیازمندند و چرا چنانچه آن را دریافت نکنند، احساس ناامنی می کنند ؟
همواره در طول تاریخ زنها چنین آموزش دیدهاند که بقا و حیات آنان در گرو حمایت مردهاست، لذا وظیفه و شغل زن ها این می شود که مردی را به سمت خود جذب کنند و تلاش کنند تا او را از دست ندهند. سر و وضع، ظاهر و قیافه شان، قابلیت هایشان در بستر، نحوه ی بیان و جلوه گری شان،افکارو احساسات شان،مهارت های خانه داری و کدبانوگری شان، نحوه و میزان ویرایش احساسات شان و… این عادات، تصمیمات و رفتارهای همگی ریشه در یک تفکر دارند « ایا این کار او را خوشحال خواهد کرد ؟ »
ضمیر ناخودآگاه زنها همواره به آنها میگوید: اگر او را خوشحال و علاقمند نگه داری با تو خواهد ماند و چنانچه با تو بماند، در امان خواهی بود .
به همین دلیل است که بیشتر زن ها به دنبال تأیید از جانب مردها هستند. از خود می پرسند «آیا از من راضی است؟ آیا از رابطه مان رضایت دارد؟»
چنانچه جواب مثبت باشد، آن گاه نفس راحتی می کشند و می توانند مدتی امنیت داشته باشند. برعکس چنانچه علایمی دال بر عدم رضایت او را مشاهده کنند،ناگهان به سرعت احساس امنیت شان از بین میرود. و جای آن را ناامنی می گیرد .
مردها بدانند :
صرف فهم و درک این قضیه از جانب مرد منجر به تولید احساس امنیت در همسرش خواهد شد. زن ها نیاز دارند احساس امنیت داشته باشند تا بتواند در روابط صمیمی خود آرامش و اعتماد به نفس داشته باشند. بسیاری از خواسته های زن ها از مردها در واقع تلاشی هستند برای احساس امنیت . چرا زنها می خواهند مردها بگویند دوست دارم یا احساسات شان را با آنهادر میان بگذارند. یا از کارهای آنهاتشکر کنند یا برای با آنها بودن وقت بگذارند، یا بسیاری ازچیزهای دیگری که در فهرست خواسته های زنها از مردها وجود دارد؟ این خواسته ها به منظور کنترل کردن مردها یا پیش بردن حرف خودشان نیستند. این خواسته ها تنها به زن احساس امنیت می دهند. و هنگامی که زنها احساس امنیت می کنند همسر بهتری خواهند بود و احساس رضایت بیشتری نیز از خودشان خواهند داشت. احساس ناامنی زن ها را می ترساند و هنگامی که ترسیده اند رفتارهایی از آنهاسر می زند که نه برای خودشان جذاب و دوست داشتنی هستند و نه برای مرد زندگی شان.
این حقیقتی ساده و در عین حال بسیار نیرومند است :
هنگامی که زنها احساس امنیت میکنند در بهترین اندازههای خود ظاهر میشوند. بدین معنا که آرامش بیشتر و نگرانی کمتر، اعتماد به نفس بیشتر و ناامنی کمتر،و بالاخره استقلال بیشتر و توقع کمتری خواهند داشت .به عبارت دیگر، بیشتر آنگونه خواهند بود که مردها دوست دارند و کمتر آنها را عصبی خواهند ساخت.
بسیاری از رفتارهای ناخوشایند زنها ریشه در احساس ناامنی آن ها دارند.
ادامه دارد